Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر- گروه هنر- عطیه موذن؛ تعداد مجریان با سواد و مسلط تلویزیون که در مباحث سیاسی اجتماعی بدون جهت گیری و جانبداری بتوانند گفت‌وگو کنند به انگشتان یک دست هم نمی رسد که از همین چهره ها هم آنها که باید باشند کمتر روی آنتن هستند. آن هم در این روزهای سخت و پرچالش که بهتر بود اجرای برنامه های گفت‌وگومحور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را به عهده بگیرند و آورده ای برای این روزهای سیما داشته باشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

محمد دلاوری نویسنده، روزنامه نگار و مجری تلویزیون است، از همان معدود حرفه ای هایی که در حال حاضر در آنتن زنده تلویزیون اجرایی ندارد. با این حال اجرای برنامه «بی واسطه» را بر عهده دارد که تولیدی است و چندی پیش فصل اول آن به پخش رسید. فصل دوم این مجموعه نیز که فضایی مطالبه گرانه در ساحت اجتماعی، اقتصادی و موضوعات کلان فرهنگی و سیاسی دارد این روزها در حال ساخت است.

محمد دلاوری و علی صدری نیا مجری و تهیه کننده برنامه در خبرگزاری مهر حضور پیدا کردند که در قسمت اول این گفت‌وگو درباره ویژگی های این برنامه چالشی و دغدغه مند گفت و گو کردند. قسمت دوم این نشست به موضوع اجراهای تلویزیونی رسید و دلاوری که علاوه بر اجرا در حوزه نویسندگی و آموزش مصاحبه نیز فعالیت دارد در این باره سخن گفت.

*نکته ای در میان مجریان برنامه های اجتماعی و سیاسی وجود دارد که گاهی حرف مطالبه گرانه آنها هم با جهت گیری تعبیر می شود و مردم بیشتر از اینکه آن برنامه و مجری سیاسی برایشان مرجع باشد نسبت به آنها گارد می گیرند از طرف دیگر واکنش یک مجری چهره یا هنرمند و سلبریتی به اتفاقات سیاسی بیشتر مورد اعتمادشان است درحالیکه شاید تخصصی هم در موضوع مورد بحث نداشته باشند. اگرچه اینها می تواند ۲ بحث مجزا باشد اما دوست دارم از همین جا بحث را آغاز کنیم که چرا انتظار این کنش های سیاسی اجتماعی از هنرمندان بیشتر است؟

محمد دلاوری: اگر سلبریتی ها و هنرمندان یک حوزه را مشخص کنند و در آن توانمند باشند می توانند کنشگر اجتماعی خیلی خوبی هم باشند و در دنیا هم سراغ داریم که برخی هنرمندان، منتقدان جدی سیاسی هستند. اتفاقا وظیفه شان هم هست منتها مشروط بر اینکه مقدماتش را هم فراهم کنند که هم خودشان آسیب نبینند و هم حوزه هدف را دچار آسیب نکنند.

هر کاری ظرافت های خودش را دارد. اینکه برنامه سیاسی اجتماعی این رویکرد را ندارد پس جای تاسف دارد. اگر ما گفت‌وگوی سخت و هاردتاک در شکل واقعی و حرفه ای نداریم جای تاسف دارد. اینها به نظرم نافی هم نیستند و هر کدام می توانند در جایگاه خود کارشان را انجام دهند.ما گاهی دچار فضای مجازی می شویم و طعنه و کنایه ای می زنیم و چون کامنت و لایک زیادی می رسد، فکر می کنیم مردم دوست دارند زبان تندی داشته باشیم و یا اهانت کنیم اما بدنه مردم این را دوست ندارند و بارها به خود من گفته اند که این انتقاد مودبانه را دوست دارند

*به نظر شما در حال حاضر مردم، از زبان هنرمندان بیشتر پذیرای واقعیت هستند؟

دلاوری: به نظرم مردم طرفدار حرف حساب هستند. می خواهند وقتی حرفی می زنید اندازه و عمق حرف خود را بلد باشید و بدانید چه می گویید. جالب است این بازخوردی است که مردم به من می دهند و مثلا می گویند با این داده ها و روندی که یک موضوع را می گویی معلوم است از کلیت ماجرا مطلع هستی. ما گاهی دچار فضای مجازی می شویم و طعنه و کنایه ای می زنیم و چون کامنت و لایک زیادی می رسد فکر می کنیم مردم دوست دارند زبان تندی داشته باشیم و یا اهانت کنیم اما بدنه مردم این را دوست ندارند و بارها به خود من گفته اند که این انتقاد مودبانه را دوست دارند. دوست ندارند وقتی با مهمان حرف می زنید توهین کنید. در عین حال جدی باشید و هدف این نباشد که خود را بزرگ کنید. درواقع در همه گفت‌وگوها باید تلاش بر این باشد که محمد دلاوری قهرمان نباشد. دلاوری یک پرسشگر باشد و به این افتخار نکند که مثلا من چنین کردم.

*این نکته ای که از قهرمان می گویید گاهی نسبت به برخی مجریان دیده می شود. خاطرم است زمانی یکی از مجریان مشهور می گفت فرزاد حسنی نباید در آن گفت‌وگو با سردار رادان وارد چنین فضایی می شد از این باب که حوزه تخصصی اش هم نبود.

دلاوری: زمانی مجری و برنامه ای تصمیم دارند گفت‌وگویی را طراحی کنند که هیچ یک از قواعد گفت‌وگوهای دیگر را نداشته باشد مثلا مجری وسط برنامه بلند شود و مهمان را کتک بزند. اما باید میزانسن و طراحی برنامه این باشد و مهمان هم بداند، قرار است بیاید کتک بخورد.

*مثل برنامه «دورهمی» مهران مدیری که برخی از مهمانان گفتند از قبل با آنها هماهنگ شده بود که قرار است موی آنها را بزنند.

دلاوری: بله باید مهمان بداند. البته من نمی خواهم راه برنامه سازی را ببندم و بگویم از این قدم به آن طرف دیگر چیزی ممکن نیست. اما سناریو و روش را مهمان و مجری هر ۲ باید بدانند. به نظرم فرزاد حسنی در کنار انتقادهایی که به او دارم یک پدیده فوق العاده برای ساخت چنین برنامه هایی است. یعنی به طور مثال در سیاست، یک برنامه کاملا تهاجمی طراحی کنیم و فرزاد حسنی مجری آن باشد، البته شاید پیدا کردن مهمان برایش خیلی سخت باشد ولی چنین برنامه ای امکان‌پذیر است. این مدل برنامه مدل مطلوب من نیست نه خودم دوست دارم با کسی این چنین حرف بزنم نه دوست دارم مجری چنین برنامه ای باشم ولی این برنامه هم می تواند مورد علاقه باشد. نمی شود تعیین کرد که برنامه سازی حتما باید در فلان چارچوب قرار بگیرد.

*یعنی در دنیا هم مرزبندی ای وجود ندارد؟

دلاوری: فکر می کنم برنامه ای در بلژیک بود که گفت‌وگو محور بود و مجری از سوال دوم به بعد یکی از سخنان یا جواب های مهمان را سوژه می کرد و با همان مخاطب را تا انتها سرگرم می کرد. مخاطب هم می خندید و در عین حال در میان این سخنان هم حرف هایی بیان می شد. مهمان هم کمدین نبود بلکه از مشاغلی سازمانی برخوردار بود اما پذیرفته بود در چنین برنامه ای صحبت کند. البته این رویکرد را در مصاحبه کلاسیک نداریم و باید برخی قوانین را حفظ کرد اما در گفت‌وگوهای غیرکلاسیک، به جز مجری و برنامه ساز، مهمان هم باید بداند که قرار است در چه مدل گفت‌وگویی شرکت کند.

*ما الان در صداوسیما مرزبندی یا سیاستگذاری هم داریم که مجریان به چه مسائلی نمی توانند، ورود کنند؟

دلاوری: یک مرزبندی نانوشته است اما در را برای تجربه های تازه هم نبسته اند. خود من یک بار برنامه مذهبی هم اجرا کرده ام.

*که البته در آن هم فضای اجتماعی- مذهبی را پیش بردید.

دلاوری: بله مدل خودم بود و البته کسی هم تا به حال به من نگفته است که فقط در فلان چارچوب حرکت کن.

*آقای صدری نیا پخش این مجموعه نامنظمی هایی داشت در این باره چالشی نداشتید؟

صدری نیا: طبیعتا شبکه های اصلی چالش هایی برای پخش دارند و من مطلع هستم که محدودیت ها و ملاحظاتی نسبت به برنامه هایی هم هست که یک باره در کنداکتور قرار می گیرند و دیگر برنامه ها را تحت تاثیر قرار می دهند. یک بخش که امیدوارم به «بی واسطه» کمک کند حمایت شبکه است و تلاش می کنیم برای فصل دوم به ساز و کاری برسیم که پخش بهتری داشته باشد. این برنامه یکشنبه ها و سه شنبه ها ساعت ۱۸ روی آنتن می رفت و شاید اصلا بخش زیادی از مخاطب هدف ما این زمان در منزل نبودند و آخر شب ها یا آخر هفته بهتر می توانستند برنامه را ببینند. بازخوردهایی در فصل یک داشتیم و متوجه شدیم درصد بیشتری از مخاطبان هم از فضای مجازی، بخش هایی را دیده بودند و فیدبک می دادند. وجود نظم یک نکته مهم در پخش این برنامه هاست، در سریال ها هم اگر این نظم وجود نداشته باشد کنداکتور خاصیت خود را از دست می دهد. یکی از مسائل ما این است که با همه محدودیت ها انتظار داریم که به اندازه زحمتی که در تولید کشیده می شود در پخش هم قاعده و نظم حفظ شود تا کارکرد اصلی خود را داشته باشد.

*رویکرد برنامه در فصل دوم چگونه است؟

صدری نیا: ما جلساتی برای فصل دوم داشتیم و بنا به تجربه ای که در فصل اول در تولید و پخش شکل گرفت تصمیماتی گرفته شد. البته این را هم درباره پخش بگویم که همکاری و تعامل بیش از انتظار ما بود و خیلی کم با مساله ممیزی مواجه بودیم که خودش باعث شد موضوعات به شکلی واقعی مطرح شوند.در وقایع یک سال گذشته ما ریز موضوعاتی داشتیم که چون کمی از آنها گذر کردیم، فکر می کنیم باید آنها را به زیر فرش هل دهیم و درباره شان حرفی نزنیم چون خودش حل می شود. ولی همه این موضوعات سوال و مساله است و باید درباره شان حرفی زده شود

رویکرد ما برای فصل دوم این است که سراغ پرونده ها و سوژه های جدی تر و حتی سخت تری برویم. هماهنگی برخی سوژه ها از مدتی پیش آغاز شده است و حتی می دانم برخی از آنها شاید چند ماه طول بکشد تا به سرانجام برسند. از طرف دیگر هم سعی کردیم سراغ موضوعات خط قرمزی برویم یعنی موضوعاتی هستند که خط قرمزی هستند ولی باید درباره آنها صحبت کنیم. مثل موضوعاتی که کشور در یک سال اخیر با آنها مواجه بوده است و قصد داریم سراغ آنها برویم.

*مثلا وقایع اخیر در پاییز و زمستان سال گذشته؟

صدری نیا: بله. به طور مثال در وقایع یک سال گذشته ما ریز موضوعاتی داشتیم که چون کمی از آنها گذر کردیم، فکر می کنیم باید آنها را به زیر فرش هل دهیم و درباره شان حرفی نزنیم چون خودش حل می شود. ولی همه این موضوعات سوال و مساله است و باید درباره شان حرفی زده شود. منظور این نیست که حرفی زده شود و نقطه بگذاریم یا به جمع بندی برسیم اما اساسا حرف زدن درباره برخی موضوعات مساله است.

*رسانه نوعی ترس همیشه دارد و فکر می کند باید حتما درباره هر موضوعی نتیجه گیری کند.

صدری نیا: برخی موضوعات از این جنس است و شاید اگر به نتیجه گیری نرسید در ذهن مخاطب شبهه ایجاد کند و ابهام او باقی بماند اما همه موضوعات اینگونه نیست. به طور مثال در اتفاقات سال گذشته از حجاب تا روحانیت و همچنین نوجوانان و ... مساله ما بوده است. بحث هایی مطرح شده، رفتارهایی شکل گرفته و تقابل های ۲ طرف را دیده ایم. اتفاقا رسانه هم در مقاطعی هم درباره اینها گفت‌وگوهایی شکل داده است ولی وقتی از این برهه گذشته ایم این مباحث کمرنگ شده است و تصور کرده ایم که از آنها گذر کرده ایم. اتفاقا در شرایطی که کشور در آرامش است حرف زدن از موضوعات خیلی اثربخش تر است تا اینکه در مقاطع بحرانی درباره موضوعات حرف بزنیم و این جزو مسائل ماست که در فصل دوم سراغ موضوعات بیشتری برویم.

دوست دارم با آقای علم الهدی مصاحبه ای داشته باشم و درباره حرف هایی که بعضا از ایشان منتشر می‌شود، گفت‌وگو کنم. دوست دارم با کسانی که درباره حجاب طرح می دهند گفت‌وگو کنم و ببینم واقعا در ذهن آنها چه می گذرد و چرا گاهی حرف هایی می زنند که دوستداران نظام هم دچار حیرت می شوند

*آقای دلاوری از موضوعات خط قرمزی صحبت شد و مسائلی که نیاز است درباره آنها حرف زد. شما به عنوان مجری برنامه، سازمان یا شخصی وجود دارد که دغدغه تان باشد و بخواهید سراغش بروید و با او حرف بزنید؟

دلاوری: من دوست دارم با آقای علم الهدی مصاحبه ای داشته باشم و درباره حرف هایی که بعضا از ایشان منتشر می‌شود، گفت‌وگو کنم.

دوست دارم با کسانی که درباره حجاب طرح می دهند گفت‌وگو کنم و ببینم واقعا در ذهن آنها چه می گذرد و چرا گاهی حرف هایی می زنند که دوستداران نظام هم دچار حیرت می شوند. من با کسانی که هیچ عنادی با نظام ندارند و علاقه مندی های مذهبی هم دارند گفت‌وگو می کنم. آنها سوالشان این است که کسانی که اظهار نظرهای عجیب می کنند کارشان عامدانه است و می خواهند مردم را عصبانی کنند یا اینکه اصلا متوجه نیستند؟ این نظرات بعضا خیلی تکان دهنده است. وقتی در بدنه رسانه ای می روید که می دانید فرزندان آن رسانه همه جزو خانواده های شهدا و یا بسیج و حوزه های دیگر هستند و آنها بابت برخی اقدامات نابخردانه مثل اسپند روی آتش می سوزند و آزار می بینند، نگران کننده است.

این خیلی می تواند باعث نگرانی و آسیب شود که افراد نتوانند در طول زمان حرفشان را بزنند. این حرف از بین نمی رود بلکه از حالتی به حالتی درمی آید و به یک ناراحتی تبدیل می شود که در شرایط سخت اقتصادی دردناک است. از طرفی شما با شرایط بد اقتصادی رو به رو هستید اما برخی به گونه ای سخن می گویند که تا مغز استخوان شما می سوزد. ما خیلی وقت ها به دلیل سکوتمان فرد گوینده را به اشتباه انداخته ایم و کمتر مرجعی بوده است که به آنها واکنش نشان دهد که دارید سخن اشتباه می گویید و احساس کرده اند درست پیش می‌روند.

*شما معمولا در گفت‌وگوها با فکت و سند پیش می روید و معضلی را برملا می‌کنید اما تاکنون پیش آمده است که فرد مدیر یا مسئولی نخواهد به اشتباه خود تن بدهد و از هر مسیری بروید نگذارند دستشان رو شود یا به اصطلاح بپیچانند؟

دلاوری: ای کاش اینطور بود. الان برای در رفتن از پاسخ به راحتی می توانند خودشان را به آن راه بزنند. معمولا در اینکه خود را به آن راه بزنند خیلی مهارت دارند. به گونه ای وانمود می کنند که لزومی به پیچاندن نیست. ساختار کار مدیریتی گویی به گونه ای طراحی شده است که شما هیچ وقت ضرورتی نمی بینید مسئولیت کار خود را قبول کنید. رییس هر نهادی که باشید وقتی می پرسند چرا کار درست پیش نمی رود؟ می گویید من تنها نیستم، هفت نفر دیگر هم هستند و شما همیشه در یک چرخه باطل می افتید. من تنها نیستم، من قدرتی ندارم، بودجه ندارم، آمریکا هم تحریم کرده است؛ اینها چهار جواب همیشگی است تا آدم ها پاسخگو نباشند.

ما در هاردتاک یا گفت‌وگوی سخت روشی داریم که به راحتی از کنار موضوعات نمی گذریم اما این به معنای نوعی تسلط به موضوع و مهمان و حتی برای یک هدف است. این هدف هم نباید صرفا به تعبیر شما یقه گیری یا وایرال باشد

*نکته ای درباره مصاحبه های تهاجمی گفتید. به عنوان کسی که تکنیک ها و اصول مصاحبه هم تدریس می کنید این سوال را دارم که آیا مرزی برای گفت‌وگوهای چالشی وجود دارد؟ زمانی نوعی یقه گیری و مچ گیری در برخی برنامه ها باب شد که شاید بیشتر هم برای دیده شدن و در این سال ها برای وایرال شدن بود.

دلاوری: واژه یقه گیری را دوست ندارم و بنا نیست ما در گفت‌وگو یقه کسی را بگیریم. ما در هاردتاک یا گفت‌وگوی سخت روشی داریم که به راحتی از کنار موضوعات نمی گذریم اما این به معنای نوعی تسلط به موضوع و مهمان و حتی برای یک هدف است. این هدف هم نباید صرفا به تعبیر شما یقه گیری یا وایرال باشد. در این صورت طرف مقابل هم باید بداند برای چه هدفی آمده است حتی بداند، قرار است وارد یک شو یا نمایشی برای «بزن بزن» شود. اگر مطلع نباشد و فکر کند برای یک مصاحبه تبیینی آمده است و ناگهان با وضعیتی مواجه شود که اصلا برایش قابل تصور نبوده است به نظرم منصفانه و اخلاقی نیست. اگر به او فرصت ندهیم که حرف بزند و یک طرفه به او حمله کنیم باز هم اخلاقی نیست. اگر تحت تاثیر امواج علیه او قرار بگیریم که چون بیرون از استودیو دیگران او را می کوبند ما هم همان مسیر را برویم باز هم اخلاقی نیست. باید آیین گفت‌وگو رعایت شود. سوال را در حوزه سمت مدیریتی فرد بپرسیم. گاهی یک مسئول رده پایین را می آوریم و او را درباره گرانی در کشور تحت فشار قرار می دهیم. خیلی از اینها هم بلد نیستند که روش مقابله با مصاحبه غیرمنصفانه چیست و زیر فشار این مصاحبه له می شوند. در این صورت ما هنری نکرده ایم.

نکته مهمتر این است که من خودم هیچ علاقه ای ندارم که کسی از مصاحبه با من شکست خورده بیرون بیاید. دوست ندارم شخصی را که پنج سال یا ۱۰ سال سابقه مدیریتی دارد تخریب کنم که قهرمان به نظر برسم. فردای روز مصاحبه، آن فرد شئون مربوط به من و فرزند من را مدیریت می کند و من به خاطر یک هوس چند ساعته، حوزه ای از امور کشور را تخریب کرده ام که معلوم نیست بلند شدن دوباره اش چقدر طول می کشد. من موظف هستم مستدل گفت‌وگو کنم که فرد بداند ناظری بر سر او هست و بیش از این مسئولیتی نداریم و نه باید از این حوض برای خود ماهی بگیریم. همه این مشهور شدن ها خیلی زود تمام می شود.

*خیلی از این اتفاقات هم برای دیده شدن برنامه هاست و برنامه ساز و شبکه از مجری می خواهند که این رفتار را انجام دهد.

دلاوری: دیده می شوید اما عمر اینها کوتاه است، اتفاق اصیلی نیست و چون جنس قلابی است هم بعد از مدتی از یادها می روید و هم در دل ها نمی نشینید. در صورتی کار درست و اصیل اتفاق می افتد که برای دراز مدت و با هدف درستی باشد.

*از اصالت گفتید برنامه ای هم چندی پیش به نام «اصیل» روی آنتن داشتید که فکر می کنم به نخبگان می پرداخت.

دلاوری: اصیل به تعبیر گروه سازنده، آدم های اصلی یک کار یا مسیر و پروژه هستند. راهی را در زندگی انتخاب کرده اند که مبتنی بر انتخاب بقیه نبوده است. در این برنامه هیچ اثری از چالش نیست و اتفاقا از همان ۲ قسمت اول بازخوردها را دیدم که گفت‌وگوها در عین سادگی مخاطب را جذب کرد. این اتفاقا جزو برنامه هایی است که خودم هم به فرزندانم توصیه می کنم، ببینند. یکی از مولفه های من برای برنامه خوب این است که به خانواده خودم هم توصیه می کنم. «بی واسطه» هم این ویژگی را دارد که دوست دارم خانواده ام ببینند. ما در این برنامه نگاهمان به نوجوان و جوان است از این حیث که شاید اصلا علاقه مند شود در آن حوزه کار کند.

*چه برنامه ای بوده که نخواستید فرزندانتان نبینند؟

دلاوری: فکر می کردم «تهران بیست» را بهتر است نبینند چون حس می کردم این همه تنش و فشار را نبینند، بهتر باشد.

*فکر می کنم شما تنها مجری سیاسی اجتماعی تلویزیون هستید که در رئالیتی شوهای شبکه نمایش خانگی حضور دارید. نگران قضاوت مخاطب نیستید؟

دلاوری: من همیشه دوست دارم چهره واقعی خودم را به مردم نشان دهم. وقتی مردم فکر می کنند من خیلی قهرمانم، تلاش دارم نشان دهم خیلی هم قهرمان نیستم و یک جاهایی می ترسم و یا وقتی فکر می کنند خیلی آدم فداکاری هستم یا شبانه روز زحمت می کشم، دوست دارم نشان دهم بازی هم می کنم. آرزوی من واقعی بودن خودم است و این را به کسانی که با آنها معاشرت دارم هم بگویم که واقعی باشند. ما نه ۲۴ ساعت عبادت می کنیم نه کار و نه حتی بازی. بلکه ترکیبی از رفتارهای متنوع هستیم. عمدا در برنامه «شب های مافیا» هم شرکت کردم و فکر کردم شاید این تصور پیش آید که شبانه روز در حال کار یا پیدا کردن سوژه هستم. مثلا زمانی رفتم پارک هواخوری و یکی مرا دیده بود، پرسید آمده اید مستند بسازید؟ برخی دائم فکر می کنند من در حال کار و مستندسازی و پژوهش هستم اما می خواهم با حضور در این برنامه ها وجوه مختلف خودم را نشان دهم.

کد خبر 5921308 عطیه موذن

منبع: مهر

کلیدواژه: فرزاد حسنی مهران مدیری محمد دلاوری علی صدری نیا جشنواره فیلم کوتاه تهران تئاتر ایران چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران فیلم کوتاه داریوش مهرجویی هنرمندان تئاتر طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی موسیقی ایرانی فلسطین تئاتر شهر موسیقی کلاسیک خانه موسیقی کنسرت موسیقی درباره شان حرفی سیاسی اجتماعی دوست دارم چنین برنامه محمد دلاوری فکر می کنیم گفت وگو کنم دوست دارند برنامه ای برنامه ها سال گذشته یقه گیری حرف هایی نشان دهم صدری نیا فصل دوم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۶۰۵۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کاکایی، کارشناس صنعت خودرو: مردم پول ندارند سمند ۲۰ سال پیش را عوض کنند؛ می خواهند خودروی برقی یک میلیارد و ۳۰۰ میلیونی وارد کنند؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ماجرای واردات خودروی برقی، در روزهای گذشته، بحث داغ رسانه ها بوده است، علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران می گوید دلالان و مافیای صنعت خودرو در پیگیری منافع نامشروع خود، در تلاشند تا مانع از اجرای طرح برقی‌سازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی توسط دولت سیزدهم و مدیریت شهری شوند. در سوی دیگر سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس نیز می گوید چرا باید خودمان را وابسته به واردات خودروی برقی کنیم. تهران توان بارگزاری ایستگاه‌های شارژ خودروهای برقی را ندارد. کسری برق و تعطیلی صنایع ناشی از آن را نمی بینیم و سیکلهایی را طراحی می کنیم که خود را به واردات وابسته کنیم. این سیاست پنهان است. مردم را هشت سال برای شعار برقی سازی، سرکار نگذاریم.

جماران نوشت:هر چند دامنه حرف و حدیث ها درباره شرکتی که شهرداری تهران تلاش دارد خودروهای برقی را از آن خریداری کند و نحوه تامین خدمات پس از فروش آن نیز گسترده شده است، اما کارایی و رفع نیازهای واقعی کشور به واسطه ورود این خودروها هم همچنان محل سوال است.

واردات پورشه و مازراتی در اوج تحریمهای سال ۹۱
در این رابطه، امیر حسن کاکایی، عضو هیات علمی دانشکده خودرو دانشگاه علم و صنعت، در گفت و گو با جماران با اشاره به مباحث مطرح شده درباره واردات خودروی برقی، خاطرنشان کرد: توسعه یا پیشرفت باید متوازن باشد و اگر متوازن پیش نرویم، در نهایت اقتصاد کلان کشور با چالش مواجه خواهد شد و در کنار آن مسائل فرهنگی و اجتماعی هم ایجاد می شود. همان طور که سال ۹۱ در اوج تحریم های مرحله اول حدود، ۱۱۰ هزار خودرو وارد کشور شد که تعداد زیادی از آنها، پورشه، بوگاتی و مازراتی بود. ممکن است برخی بپرسند مگر واردات مازراتی، ماشین به این ایمنی و شیکی، چه ضرری دارد! باید گفت در جامعه ای که تحت شدیدترین تنشهای اقتصادی و اختلاف طبقاتی قرار دارد آیا این راه حل خوبی است؟!

واردات خودروی برقی هیچ نفع اقتصادی برای کشور ندارد
وی با تاکید بر اینکه این اقدام تنش اجتماعی را بالا می برد و هیچ نفع اقتصادی هم برای کشور ندارد، افزود: کسی نمی تواند بگوید خودروی برقی چیز بدی است، اما قاطعانه باید گفت ضمن اینکه هیچ تناسبی با وضعیت حمل و نقل، آلودگی ها و شرایط اقتصادی و فرهنگی مردم کشور ما ندارد، برای این اقتصاد لوکس محسوب می‌شود و عموم مردم نمی‌توانند آن را بخرند.

گزارشی از طرح گازسوزکردن خودروها ارائه شود
این کارشناس صنعت خودرو یادآور شد: طرح گاز سوز کردن خودروها را فراموش نکنیم، حرف قشنگی بود؛ اما چقدر در کشور اثرگذار شد! آیا گزارشی از آن بیرون آمد!؟ حتی بعضی کارشناسان هم گفتند باید ۳۰ درصد خودروها گازسوز می شد، چرا نکردید! مگر غیر از این است که مردم هزینه این طرح ها را دادند!؟ آیا این طرح توانست کمکی به آلایندگی ها کند!؟

واردات خودروی برقی، قیمت ها در کف بازار را بالا می برد
وی با بیان اینکه وقتی استانداردها را بالا می برند، بررسی آمارها نشان می دهد تعداد خودروهای فرسوده در حال استفاده بیشتر می شود، توضیح داد: کمک به کاهش آلایندگی زمانی می تواند معنی دار شود که فرض کنیم اگر یک میلیون خودرو برقی وارد کنیم، از سوی دیگر یک میلیون خودروی فرسوده از بازار کنار رود. در اینجا می توان گفت این اقدام باعث کاهش آلودگی می شود، اما وقتی یک میلیون خودروی برقی وارد می کنید، نه تنها از تعداد خودروهای فرسوده هم کاسته نمی شود، بلکه هر میزان تکنولوژی را بالا ببرید، قیمت کف بازار هم بالا می آید. مثلا وقتی پراید را حذف کردیم، چیزی جایگزین آن نشد. مردم ناچار شدند موتورسیکلت سوار شوند یا خودروی فرسوده ای که قبلا می خواستند کنار بگذارند را کنار نمی گذارند و آنها را بیشتر نگه می دارند، چرا که ارزش بیشتری پیدا کرده است.

خودروی برقی، مصرف سوخت کشور بالا برد
کاکایی با تاکید بر اینکه هیچ کسی مدعی نیست که خودروی برقی، بد است، اما در مجموع باعث صرفه جویی در مصرف سوخت نمی شود، اضافه کرد: با توجه به سبد سوخت نیروگاه های ما و افت انرژی که در سیستمهای انتقال آن وجود دارد، بر اساس برآوردی که انجام شده، مصرف انرژی در مجموع در خودروهای برقی بالاتر می رود. به جای اینکه موتوری در داخل شهر سوخت بسوزاند، این اقدام در نیروگاه های اطراف شهر انجام می شود. تنها این مزیتش است، اما در مجموع مصرف سوخت کشور را بالا می برد.

تامین برق خودروهای برقی، بحران مازوت سوزی در نیروگاه ها را تشدید می کند
این عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت یادآورشد: ما همواره در پاییز با مشکل مازوت سوزی در نیروگاه ها و ایجاد آلودگی در شهرهایمان مواجه هستیم، اگر مصرف برق افزایش یابد، روشن است که مازوت سوزی مان باید بیشتر شود. اگر تئوریک صحبت شود، گفته می شود آلایندگی خودروی برقی صفر است، اما وقتی مساله را به صورت کلی می بینیم باید پرسید که چه کسی گفته آلایندگی اش بهتر است و مصرف سوخت کشور را پایین می آورد.

مسئولان به معضل های بزرگ توجه نمی کنند و حرفهای قشنگ می زنند
به گفته کاکایی؛ با پول یک اتوبوس برقی، حداقل می توانند دو اتوبوس خوب روز بگیرند، این هم مهم است که با این اعتبار چه چیزهایی می توان جایگزین کرد. اکنون باید پرسید مثلا اگر ۱۰ هزار خودروی سواری نو وارد کنیم بهتر است، یا با همان اعتبار هزار اتوبوس دیزل خوب بخریم! مجموعا هر کدام تا چه میزان برای کشور موثرتر است. مسلما وقتی اتوبوس وارد کنیم، چون وضعیت حمل و نقل بهبود می یابد، در مجموع به نفع همه است. اکنون مساله این است که متاسفانه مسئولان به این معضل های بزرگ توجه نمی کنند و فقط حرفهای قشنگ می زنند.

ترافیک علت اصلی مصرف سوخت و آلایندگی است
نظام حمل و نقل عمومی توسعه یابد

وی تاکید کرد: آنچه که درباره خودروی برقی عنوان می شود ، فقط بازی با الفاظ خوب است، اما دست کم ۲۰ سال طول می کشد تا آن ناوگان جایگزین ناوگان فعلی شود. در حالی که اکنون مشکل اصلی کشور ما در رابطه با مصرف سوخت و آلایندگی، ترافیک سنگین ناشی از عدم توسعه یافتگی نظام حمل و نقل عمومی کشور شامل بار و مسافر و درون شهری و برون شهری است. از آنجا که نظام حمل و نقل ما فشل شده، این میزان خودروی سواری تک سرنشین داریم. روز به روز هم هزینه هایمان را بالا می برد.

شارژ خودروهای برقی چگونه تامین خواهد شد؟
کاکایی ادامه داد: گفته می شود حداقل قیمت این خودروهای برقی بین یک میلیارد و ۳۰۰ تا یک میلیارد و ۶۰۰ تومان خواهد بود، تصور کنید یک راننده تاکسی یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان پول داشته باشد و آن را بخرد. مسئولان توجه نمی کنند این تاکسی شبها باید کجا شارژ شود؟! رانندگان تاکسی ما که در برج ها زندگی نمی کنند! چگونه می خواهند آن را شارژ کنند، نیاز به پارکینگ مناسبی دارد. در همین مرحله هزینه ای به راننده تحمیل می شود. بعضی می گویند ما پارکینگ مرکزی ایجاد می کنیم تا شبها این خودروهای برقی را در آنجا پارک کنند. اما باید پرسید آیا این کار برای همه رانندگان میسر است! مگر می شود با هر مسافتی شب ماشین را در آن پارکینگ ها بگذارند و خودشان بدون ماشین به منزل برگردند!؟

این استاد دانشگاه با بیان اینکه مگر این تاکسی چقدر در ماه درآمد ایجاد می کند، گفت: اگر همین یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان را در بانک سپرده کنند، با سود ۲۴ درصد ۳۶۰ میلیون تومان در سال و ۳۰ میلیون ماهانه درآمد خالص خواهند داشت. آیا می توان تصور کرد درآمد خالص یک تاکسی دار در ماه ۳۰ میلیون تومان است. بنابراین این کار، غیراقتصادی است. ارزان ترین خودروی برقی که به عنوان تاکسی می خواهند وارد کنند، را یک میلیارد و ۳۰۰ قیمت گذاری کرده اند. مردم پول ندارند نمی توانند سمند ۲۰ سال پیش را عوض کنند، هنوز که هنوز است «آر. دی» در تهران به عنوان تاکسی استفاده می شود، بعد می خواهیم با خودروی یک میلیارد و ۳۰۰ کدام مسیر را برویم و بیاییم!

وی گفت: اگر خیلی خوش بین باشیم، قرار است هتلهای ۵ ستاره یک سری خودروهایی برای پولدارهای کشور و توریستهای پولدار داشته باشند و با این خودرویی که دو برابر قیمت خودروی موجود است، مثلا مسیر تهران و فرودگاه را دو برابر قیمت حساب کنند.

کاکایی تاکید کرد: خودروی برقی خیلی هم شیک و خوب است، دستشان هم درد نکند، اما هیچ تناسبی با شرایط فعلی اقتصادی و نیازهای واقعی حمل و نقل و اقتصاد و محیط زیست ما ندارد. البته در حد آزمایشی و وارد کردن ۱۰ هزار خودرو می توانند انجام دهند و خودروی برقی را هم تجربه کنند. اما این سرگرمی ها نه راه حل مشکلات ما است و نه در شرایط فعلی کشور ما امکان پذیر است. برق مورد نیاز این خودرو ها را چگونه می خواهیم تامین کنیم! زیرساختهای لازم آن را نداریم. صرف تامین زیرساختها، مقادیر زیادی سرمایه گذاری می خواهد. فرض کنیم به اندازه کافی نیروگاه داریم و می خواهیم کابل کشی کنیم که شارژر مناسب بگذاریم، تامین همین زیرساخت هم هزینه زیادی لازم دارد.

هر جا کم می آورند، اسم مافیا را پیش می کشند
وی با انتقاد از مسئولانی که عنوان می کنند که مافیاها مانع واردات خودروهای برقی می شوند، گفت: کدام فشار! نتوانستند وارد کنند و بیهوده جنجال می کنند. مگر سال گذشته تمام نمایندگان عزمشان را برای واردات خودرو جزم نکردند! همه گونه مانع را برداشتند، کدام فشار و کدام مافیا مانع شد! علت اینکه به اندازه ۱۰۰ هزار خودروی وعده داده شده، وارد نکردند، این بود که در دنیا هم باید با در نظر داشتن ضابطه هایی در صف خرید بایستید. ضمن اینکه خرید خورو پول می خواهد، شما یک فشار عملیاتی نشان دهید که کسی جلوی واردات خودروی برقی را گرفته باشد. هر جا کم می آورند، اسم مافیا را پیش می کشند، بله همه جای دنیا دلال و بازرگان است و همه دنبال منافع خودشان هستند. اما وظیفه دولتها این است که سیاستها را به گونه ای هدایت کنند که منافع این گروه ها با منافع جامعه هم راستا شود.

کاکایی اظهارداشت: چه کسی مانع است! در شش ماه آخر سال گذشته که واردات خودروی برقی جزء اولویتهای درجه یک وزارت صمت بود. روشن کنند که چه مانع عملیاتی برای واردات خودروی برقی وجود دارد، شما که تعرفه های وارداتش را هم کاهش دادید! کسی برای خرید تاکسی در ایران یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون پول پول نمی دهد! گفتند وزارت نفت از محل صرفه جویی مصرف بنزین، ۱۰ هزار و ۵۰۰ دلار را پیش، پیش به این مساله اختصاص دهد. شاید گفته شود این مانع است. اما واقعیت این است که پول نیست.

به آنها که دلشان برای تولید مملکت می سوزد، «مافیا» اطلاق می کنند
این کارشناس صنعت خودرو خاطرنشان کرد: به جای اینکه با ارزهای خارج از کشورمان، قطعات صنعتی و تکنولوژی وارد کنیم، با چینی ها قراردادی بسته اند تا کالای نهایی وارد کنند! این اقدام اشتباهی است. وقتی می توانیم اتوبوس را در داخل تولید کنیم، چرا محصول نهایی را وارد می کنید؟ بعد هم به آنها که دلشان برای تولید این مملکت می سوزد، عنوان مافیا اطلاق می کنند. حمایت از تولید داخلی، عنوان مافیا گرفته است! مگر تولید داخل در اختیار دولت نیست، اگر کیفیتش ضعیف است، چرا درباره این صحبت نمی کنید که مافیایی وجود دارد که اجازه نمی دهد کیفیت این خودروها بالا رود. چرا این گونه صحبت می کنید! ما به عقلانیت ملی و توجه به منافع ملی نیاز داریم.

اینکه در این شرایط کشور، عده ای مرفه، پورشه یا خودروی برقی سوار شوند ، مشکل مملکت نیست
وی تاکید کرد: اینکه در این شرایط کشور، عده ای مرفه، پورشه یا خودروی برقی سوار شوند ، مشکل مملکت نیست. اکنون مشکل چیزهای دیگر است. ضمن اینکه هر میزان موانع را بردارید، چون اقتصاد ما جواب نمی دهد، این ماجرا با کندی پیش می رود، چون اقتصاد نمی چرخد.

کاکایی با بیان اینکه شاید واردات خودروی برقی در کوتاه مدت مقداری مردم را سرگرم کند، اما هیچ مشکلی از قیمت خودروها در کشور و مساله حمل و نقلمان حل نخواهد کرد، عنوان اظهار داشت: افزایش قیمتها به دلیل کاهش ارزش ریال است. با واردات ما نیز ارز را از کشورمان خارج می کنیم و هزینه ارزیمان بالا می رود و در ازای آن چیزی در کشور تولید نمی شود. بنابراین روند کاهش ارزش ریال و در نتیجه آن افزایش تورم ادامه می یابد.

آقایان چرا درباره مافیا آدرس غلط می دهند!
به گفته این استاد دانشگاه؛ خودروی ۱۰هزار دلاری را وارد کشور می کنند، حق و حقوق صددرصدی دولت را هم می دهند، قیمت خودرو ۲۰ هزار دلار می شود، با ۱۰درصد سود هم می فروشند به رقم ۲۲ هزار دلار می رسد. بعد این وارد کننده می خواهد این مبلغ را برای ادامه خریدهایش از کشور خارج کند، بنابراین ۲۲ هزار دلار از کشور خارج می کند. یعنی ۱۲ هزار دلار خالص از کشور خارج می شود. اگر ما ارتباطات عادی جهانی داشتیم و پولمان شفاف جابجا می شد، این هزینه ها برای کشور سنگین به حساب نمی آمد، اما اکنون برای صرف یک جابجایی پول، مبالغ بزرگی پورسانت داده می شود. مافیا آنجاست و نه اینجا. آقایان چرا درباره مافیا آدرس غلط می دهند!

کاکایی اضافه کرد: اگر قرار باشد اسم سودهایی را مافیایی بگذاریم، این سودها است که از مسیرهای غیرشفاف ارزهای صادراتی را تبدیل به کالا می کنیم و سود بزرگی به جیب دلالها و دور زنندگان تحریم ها روانه می شود و بعد از آنها تشکر هم می کنیم! باید بدانیم که مسیر جابجایی این رقم های درشت کاملا غیرشفاف است. ماجرای مافیا اینجاست.

۲۲۰

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902017

دیگر خبرها

  • مافیا از هر اتوبوس داخلی چند هزار یورو به جیب می‌زند!  | «یک فرد خاص مانع ورود اتوبوس برقی به ایران شده ...»
  • پوکی استخوان چیست؟ + فیلم
  • مردم پول ندارند سمند ۲۰ سال پیش را عوض کنند؛ می‌خواهند خودروی برقی وارد کنند؟
  • کاکایی، کارشناس صنعت خودرو: مردم پول ندارند سمند ۲۰ سال پیش را عوض کنند؛ می خواهند خودروی برقی یک میلیارد و ۳۰۰ میلیونی وارد کنند؟
  • حرف‌های جنجالی بازیگر مشهور که صداوسیما اصلا قبول ندارد
  • آیا هر کسی می‌تواند نمک کم سدیم بخورد؟
  • آغاز برنامه کنترل پوکی استخوان برای بانوان زاهدانی
  • برنامه کنترل پوکی استخوان برای بانوان زاهدانی آغاز شد
  • اجرای طرح کنترل پوکی استخوان برای زنان بالای ۵۰ سال در زاهدان
  • دانلود شب های مافیا زودیاک فصل ۲ قسمت ۱۲ دوازدهم (قسمت 12 فصل 2 زودیاک) با حجم نیمه رایگان